ابتدای شروع فعالیت حرفه ای رو در سال 1384 از چاپخانه مبین خراسان در سمت گرافیست و مدیریت بخش طراحی گرافیک چاپخانه آغاز و در چاپخانه هایی نظیر مهر، آزادی، استقلال کانون هنرهشتم و ... تا به امروز فعالیت داشته ام.
اکنون با بیش از ۱0 سال تجربه فعالیت حرفه ای در زمینه طراحی گرافیک، ایجاد کمپین های تبلیغاتی و برندسازی، طراحی سایت و عکاسی آمادگی دارم تا آنچه را که شما اراده کنید با بهترین کیفیت و با برخورداری از بالاترین سطح استانداردهای طراحی روز دنیا برایتان خلق نموده و در زمینه فروش و برندسازی در جهت پیشبرد اهداف شما در کنارتان باشم .
هرساله بسیاری از کسب وکارها میلیاردها دلار برای تبلیغ در فیس بوک و اینستاگرام هزینه می کنند. اگر سرعت سرمایه گذاری تبلیغاتی در حوزه های آنلاین به همین ترتیب پیشروی داشته باشد، تا سال ۲۰۱۹ فقط در آمریکا ۱۷٫۳۴ میلیارد دلار هزینه تبلیغات آنلاین خواهد بود.
این رقم شگفت انگیز پرسش های زیادی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند. به عنوان مثال، چرا این مقدار هزینه اثربخش و رو به افزایش است؟ پاسخ را باید در امکانات فراوانی که این فضا به بازاریاب ها و طراح های تبلیغات می دهد، جست وجو کرد. در حقیقت شبکه های اجتماعی به صاحبان کسب وکار امکان کنترل کامل روی مخاطب و دسترسی آسان به مخاطب هدف را می دهد. با این حال همگام با امکانات بیشتر در زمینه کنترل مخاطب نیاز به تأمل از سوی بازاریاب ها نیز بیشتر می شود. در واقع در چنین فضایی دیگر صحبت از بازاریابیتوده ای قابل دفاع نیست.
برهمین اساس باید به سوی انتخاب مخاطب ایده آل و طراحی بهترین استراتژی به منظور دستیابی به آنها حرکت کنیم. به دلیل اهمیت این موضوع در این مقاله «لورن سلدِن» به بررسی چگونگی استفاده از ابزارهای هدف گذاری مخاطب در شبکه های اجتماعی به منظور دستیابی به مخاطب مورد نظر خواهد پرداخت.
گام اول: جمع آوری اطلاعات
گردآوری اطلاعات پیرامون مخاطب هدف یکی از مهم ترین ابزارها در راستای شناخت هرچه کامل تر از میزبان های تبلیغاتی مان است. برخی از سازمان ها اطلاعاتی طبقه بندی شده در مورد مشتریان شان دارند. این امر معمولا در شرکت های نسبتا بزرگ و با سابقه مرسوم است. اگر به هر دلیلی چنین اطلاعاتی را در دست ندارید، تلاش برای گردآوری آن به هزینه اش می ارزد.
پس از دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده باید مشتریان و مخاطب های دارای ویژگی موردنیاز در کمپین تان را انتخاب کنید. استفاده از این نوع اطلاعات نه تنها در زمان و هزینه های بازاریابی صرفه جویی خواهد کرد، بلکه تأثیرگذاری فعالیت مان را نیز تضمین می کند.
در این مرحله در صورت وجود اطلاعات کار نسبتا راحت خواهد بود. با این حال در صورت فقدان چنین مدارکی باید راهکار مناسب را برای تولیدشان انتخاب کرد. در این راستا بهترین راهکار توجه به معیارهای مخاطب ایده آل پروژه تبلیغاتی مان است. همچنین تصویرسازی مخاطب به همراه مشکلات و دغدغه های روزمره اش اهمیت فراوانی دارد. به این ترتیب تا حدودی امکان پیش بینی نحوه عملکرد مخاطب هدف مان فراهم می شود.
در مرحله بعد، باید ویژگی های موردنظرمان را به صورت دقیق و وسیع تر ترسیم کنیم. به عنوان مثال علاوه بر ویژگی هایی نظیر نیاز به محصول مورد تبلیغ باید مخاطب را از نظر سن، جنسیت و محل سکونت نیز تقسیم بندی کرد. در صورت امکان آگاهی از سلیقه شخصی و همچنین شبکه اجتماعی که بیشتر از آن استفاده می کنند نیز مفید خواهد بود.
در نهایت باید نحوه کمک رسانی محصول مان به مخاطب را مدنظر قرار دهیم. به عبارت بهتر، تمام فرآیند تبلیغات در راستای رفع نیاز مخاطب است. حال اگر این نیاز اصلا وجود نداشته باشد، هزینه های ما بی نتیجه خواهد ماند. یک راهکار ساده در زمینه دستیابی به مخاطب هدف مشاهده و تحلیل نحوه فعالیت سایر رقباست. براین اساس در کسب وکار خود فعالیت تبلیغاتی آنلاین یک یا دو رقیب تان را زیر نظر بگیرید. نحوه طراحی مطالب، شبکه های اجتماعی مورد استفاده و همچنین هشتگ های آنها به شما کمک شایانی در شناسایی مخاطب هدف خواهد کرد.
گام دوم: انتخاب استراتژی مناسب برای شبکه های اجتماعی مختلف
اگرچه کمپین های تبلیغاتی در راستای تحقق یک هدف ساده و مشخص توسعه می یابند، با این حال آگاهی از شبکه اجتماعی مناسب برای جلب مشتری به همین آسانی ها نیست. در اینجا باید به تفاوت سلیقه و سطح نیازهای کاربران هرکدام از شبکه های اجتماعی توجه کرد. به عنوان مثال، کاربران لینکدین بیشتر علاقه مند مطالعه مقاله های تخصصی پیرامون حوزه های مختلف کسب وکار هستند. در سوی مقابل، کاربران اینستاگرام اصولا با هر پستی که دربرگیرنده مطلب طولانی باشد، مشکل دارند. برهمین اساس انتخاب شبکه اجتماعی مناسب برای پیگیری فعالیت تبلیغاتی اهمیت بسیار زیادی دارد.
هنگامی که صحبت از ابزارهای مناسب برای هدف گذاری تبلیغاتی می شود، هیچ شبکه اجتماعی توان رقابت با فیس بوک و اینستاگرام را ندارد. این دو غول دنیای شبکه های اجتماعی علاوه بر ارائه امکانات متنوع در زمینه هدف گذاری مخاطب ها، اطلاعات جانبی جذابی در مورد فالوورهای تان نیز به شما می دهند.
در سوی دیگر میدان، توییتر و لینکدین اطلاعات کمتری در مورد کاربران در اختیار بازاریاب ها قرار می دهند. در عوض توییتر امکان هدف گذاری مخاطب با استفاده از کلیدواژه و هشتگ را فراهم کرده است. همچنین لینکدین نیز با توجه به بیوگرافی نسبتا کامل اغلب کاربرانش فرآیند هدف گذاری مخاطب را برای صاحبان کسب وکار بسیار راحت ساخته است.
توجه به امکانات هرداک از شبکه های اجتماعی هنگام بارگذاری پست های تبلیغاتی اهمیت ویژه دارد. به عنوان مثال، در توییتر برای تبلیغ لوازم سفر از هشتگ هایی نظیر «سفر_خوب» یا «گردش _خانوادگی» استفاده کنید. در سوی دیگر در فیس بوک از امکاناتی نظیر سن و محل سکونت افراد برای ارائه آگهی بهره ببرید.
اگر اندکی خلاقیت بیشتر به خرج دهیم، امکان بازاریابی عمیق تر نیز وجود خواهد داشت. به عنوان مثال، هدف گذاری کاربرانی که پست های مرتبط با کسب وکارمان را لایک کرد ه اند، راهکاری مناسب برای بازاریابی ثمربخش محسوب می شود. همچنین هدف گذاری مخاطب براساس مناسبت های پیشرو نیز مطلوب به نظر می رسد. به عنوان مثال، در فیس بوک امکان طبقه بندی کاربران براساس تاریخ تولدشان وجود دارد. همچنین فیس بوک در به روز رسانی جدیدش دسترسی به مخاطب هایی را که تولد دوستان شان نزدیک است برای اکانت های تجاری فعال کرده است. استفاده از این ویژگی برای کسب وکارهایی نظیر گردشگری و آژانس های هواپیمایی مطلوب به نظر می رسد.
در پایان این بخش باید به ضرورت صرفه جویی در هزنیه ها اشاره کرد. براین اساس، ارائه تبلیغات به کاربرانی که از پیش نسبت به عدم علاقه شان آگاه هستیم، منطقی نخواهد بود. در اینجا طبقه بندی کاربران اهمیت می یابد. به این ترتیب با رعایت مطالب ارائه شده در این مرحله تا حد زیادی از عدم هزینه بی مورد پرهیز خواهید کرد. همچنین فراموش نکنید که شما قابلیت هدف گذاری مخاطب براساس دستگاه مورداستفاده را نیز خواهید داشت. به عنوان مثال در صورت فعالیت در زمینه فروش لوازم جانبی گوشی های اندرویدی، شناسایی کاربرانی که از این سیستم عامل استفاده می کنند از صرف هزینه بیشتر جلوگیری خواهد کرد.
گام سوم: دریافت حداکثر بازخورد از مخاطب با ایجاد آرشیو گسترده
پس از موفقیت در دستیابی به مخاطب های هدف نوبت به ترکیب اطلاعات می رسد. این گام پس از انجام هر کمپین تبلیغاتی ضروری است. براین اساس اطلاعات به دست آمده در طول کمپین های مان را با یکدیگر ترکیب و مجموعه ای عظیم از مخاطب های مناسب با ماهیت کسب وکارمان خلق خواهیم کرد. اهمیت این شیوه در بازاریابی به اندازه ای است که برخی از آژانس های بین المللی با گردآوری تخصصی چنین اطلاعاتی درآمدهای چند میلیون دلاری کسب می کنند.
در این گام باید نسبت به حذف کاربرهای تکراری توجه کافی به خرج داد. در واقع در هر کمپین تعداد ثابتی از کاربران شناسایی به لیست شما اضافه می شوند. در این میان نزیدک به ۲۰درصد مخاطب های جدید از پیش از لیست تان حضور دارند. به این ترتیب با حدف کاربرهای تکراری تا حد امکان حجم پایگاه داده مان را پایین خواهیم آورد.
در عصر دیجیتالی نگهداری آرشیو مخاطب های هدف گذاری شده به صورت فیزیکی چندان منطقی به نظر نمی رسد. برهمین اساس استفاده از سیستم های فضای ابری مانند گوگل درایو یا دراپ باکس برای ذخیره سازی امن اطلاعات مناسب است. مزیت اصلی این شیوه نگهداری اطلاعات سهولت در دسترسی بدان هاست. به این ترتیب دیگر وقت تان را برای جست وجوی کاربران و افراد مدنظر تلف نخواهید کرد.
امسال همانند سالهای گذشته کمپانی معتبر اینتربرند، ۱۰۰ برند برتر جهان در سال ۲۰۱۷ را معرفی کرد که در این پست به معرفی برند های برتر می پردازیم.هرچند اینتربرد و سایر موسساتی که به ارزش گذاری برند اقدام می کنند، به روشنی روش هایشان را ارائه نمی کنند، اما شاید نوشته فوق جالب توجه باشد. اما قبل از اینکه به معرفی برند های مطرح بپردازیم، اینتربرند نکات جالبی را در زمینه برندهای برتر و برگزیده مطرح کرده که خلاصه ای از آن را اینجا باهم مرور می کنیم.
تغییرات شگرف
برای مثال کسب و کارهایی باید به این نکته توجه کنند که از دیدگاه اینتربرند، امروزه در هیجان انگیزترین عصر تغییر از زمان انقلاب صنعتی قرار گرفته ایم و این مساله باعث تفاوتهای شگرف اجتماعی، نگرشی و تکنولوژی شده است و هریک بر جنبه های تجارت و زندگی تاثیرگذاشته است. بنابراین رشد کسب و کارها در چنین محیط دائما در حال تغییر به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. بنابراین برندها به ناقل هایی نیازمندند که ارتباط روشنی برقرار کند و با مخاطبان درگیری ایجاد نموده و یک تجربه بی نظیر را خلق کند. تجربه ای که مرتبط، پرمعنی و با ارزش باشد. در این عصر کسب و کارها بیش از هرچیز به برندها نیاز دارند.
رشد از درون
برندها از داخل با انسانها ( منابع انسانی ) آغاز می شوند و در نهایت در بیرون به انسانها ارائه می شوند. این عنوان یکی از سرفصل های گزارش اینتربرند است که نشان می دهد برندسازی و تبدیل شد به یک برند معتبر چه مقدار به برندسازی داخلی و توجه به منابع انسانی نیازمند است. در این گزارش اشاره می شود که ۷۴ درصد از پرسش شوندگان از شغلشان رضایت داشته اند زیرا آنها احساس می کردند که کارشان برای خودشان، کمپانی و جامعه پرمعنی است. همچنین در این گزارش اشاره می شود که برندهایی که با هدف بهبود کیفیت ما تلاش می کردند در بازار سهام ۱۲۰ درصد رشد داشته اند. نهایتا اینکه تنها ۱۴ درصد از مشتریان به خاطر کیفیت محصول آن را رها کرده اند و ۶۸ درصد از این ترک محصول ها به خاطر بی تفاوتی کارکنان برند بوده است.
و اما رتبه بندی ۱۰۰ برند مطرح جهان در سال ۲۰۱۷
همانطور که ملاحظه می کنید طبق معمول اپل، گوگل، مایکروسافت، کوکاکولا، آمازون، سامسونگ، تویوتا، فیس بوک، بنز و نهایتا آی بی ام در صدر ۱۰ برند برتر جا خوش کرده اند!
۱۰ برند برتر، ۴۲ درصد از مجموع ارزش بهترین برندهای جهانی را در اختیار دارند.
فکر می کنم جمله بالا دقیقا تعریف برند بودن و برند برتر بودن را معنا می بخشد. اینکه ۱۰ برند برتر کمتر از نیمی از ارزش بهترین برندها را داشته باشند، اثبات مدیریت برند و رویکردهای مدیریتی برندسازی است.
مجموعا ۱۶ برند توانسته اند درصد رشد ۲ رقمی در سال ۲۰۱۷ را ثبت کنند.
و برندهایی که جدیدا به جدول ۱۰۰ تایی ها وارد شده اند
نتفیلیکس و فراری را می شناسیم اما شاید برایمان Salesforce غریبه باشد. اینکه یک کسب و کار مربوط به سرگرمی و یک برند ماشین های لوکس به جمع ۱۰۰ برند برتر جهان در سال ۲۰۱۷ راه پیدا کرده بار دیگه به ما ثابت می کند که برند می تواند سیطره متنوعی از کسب و کارها و افراد را دربر بگیرد. مهم راه حل های خلاقانه مدیریت برند است.
بخش ها و صنایع پیشرو در برند سازی
پنج بخش برتر که بیشترین برندها را در میان لیست ۱۰۰ تایی ها دارند، همانطور که انتظار هم می رفت، بخش های تکنولوژی، اتومبیل، سرویس های مالی، نوشیدنی ها و نهایتا خرده فروشی ها هستند که برندهای برتر این صنایع را در تصاویر بعدی مرور می کنیم.
بخش تکنولوژی از آن بخش های پر از برند برتر است از اپل و گوگل پر سهم گرفته تا برندهایی مثل سیسکو و اوراکل. البته حضور لنوو در میان این جمع یا حتی شرکت ادوبی می تواند جالب توجه باشد. اینکه از میان ۱۰۰ برند برتر ۱۵ مجموعه در حوزه تکنولوژی فعال هستند، نشان از توجه جهانی به مبحث تکنولوژی است چه کمپانی ها و چه مصرف کنندگان نگاه به آینده ای دارند که تکنولوژی برای آنها به ارمغان خواهد آورد.
در بخش کالاهای ورزشی هم بعید نبود که نایک و آدیداس در جمع جدول ۱۰۰ برند برتر جهان در سال ۲۰۱۷ حضور داشته باشند. هرچند سهم نایک از ارزش این بخش کاملا بیشتر است.
نقش صنعت لجستیک بر هیچکس پوشیده نیست. به همین خاطر کاملا طبیعی است که غول های جهانی این عرصه در یعنی دی اچ ال، فدکس و البته یو اس پی در جمع ۱۰۰ برند برتر باشند. ضمن اینکه این صنعت در این لیست شش و نیم درصد رشد داشته و یک و نیم درصد ازکل ارزش لیست را به خود اختصاص داده است.
باید ها و نباید های بازاریابی دهان به دهان
بازاریابی دهان به دهان یکی از قدیمیترین انواع استراتژی بازاریابی است. این نوع بازاریابی یک راه خوب و مطمئن برای رسیدن به مشتریان هدف است و آنها را به خرید یک محصول از برند خاص تشویق میکند. بازاریابی دهان به دهان از طریق اینفلوئنسر مارکتینگ(افراد سرشناس) به معنی استفاده از رهبران و افراد سرشناس، متفکر و معروف در صنعت خود برای انتشار پیام خود به مخاطبانی گستردهتر است. به جای بازاریابی مستقیم برای یک گروه زیادی از مردم، شما با افراد و صنایع سرشناس ارتباط برقرار کرده و همکاریهای متقابل سودمندی برای تبلیغ برند خود انجام میدهید. شبکههای اجتماعی و بازاریابی محتوا دو عنصر مهم بازاریابی افراد سرشناس هستند.
طبق یک مطالعه شرکت نیلسون در سال ۲۰۱۵، ۸۴ درصد از مصرفکنندگان توصیههای دوستان و خانواده را قابل اعتمادترین و مؤثرترین عمل هنگام تصمیمگیریهای خرید خود میدانند. بازاریابی دهان به دهان افراد سرشناس همان مفهوم توصیهی دهان به دهان است که به غیر از عزیزان، افراد سرشناس را نیز شامل میشود.
حتی در عصر امروز، بازاریابی دهان به دهان مؤثر است و تأثیر زیادی بر ذهن مصرفکنندگان دارد. استراتژی بازاریابی آنلاین مفهوم بازاریابی دهان به دهان را تغییر داده است و مفهوم و موفقیت این نوع بازاریابی بستگی به کانالهای ارتباطی مختلف دارد. بازاریابی دهان به دهان از طریق اینفلوئنسر مارکتینگ(افراد سرشناس) را میتوان ارائهی توصیههای آنلاین از طریق نقد و بررسیهای آنلاین، به اشتراکگذاری محصول در شبکههای اجتماعی، به اشتراکگذاری نظرات از طریق بحث، تبادلنظر و وبلاگنویسی توصیف کرد. تبادل آنلاین اطلاعات، در تأثیرگذاری بر تصمیمات مشتریان در زمان حاضر نقش مهمی بازی میکند. بسیاری از کسبوکارهایی که موفق هستند، وابسته به بازاریابی و توصیههای دهان به دهان هستند.
چگونه به وسیله اینفلوئنسر مارکتینگ بازاریابی دهان به دهان موفقی را انجام دهیم؟
افراد سرشناس در بازاریابی دهان به دهان افرادی مهم و کلیدی محسوب میشوند چرا که آنها همیشه و در همه عصر داستانهایی را با مخاطبان به اشتراک میگذارند. تمام کاری که باید انجام دهید این است که آنها را پیدا کرده و متقاعد کنید در مورد برند و یا محصول شما داستانها را گفته و به اشتراک بگذارند.
در حالی که بازاریابی دهان به دهان را میتوان یک فرایند پیچیده محسوب کرد اما سه عنصر کلیدی است که پایه و اساس هر بازاریابی موفق را تشکیل میدهد: شناخت افراد سرشناس، پیدا کردن افراد سرشناس مناسب و سپس ارائهی داستانی که آنها بتوانند از فردی به فرد دیگر منتقل کنند. چند نمونه از کارهای مهمی که باید هنگام اجرای این نوع استراتژی باید به خاطر داشته باشید در ذیل عنوان شده است:
تحقیق کنید
دربارهی مخاطب هدف خود و مخاطبان و مشترکین افراد سرشناسی که به دنبال همکاری با آنها هستید تحقیق کنید. آن دسته از مخاطبان و افرادی که بیشترین همپوشانی را دارند، انتخاب کنید یعنی افرادی که با آنچه شما به دنبال تبلیغ آن هستید همخوانی دارند.
یک کمپین ایجاد کنید
هنگامی که شما مخاطبان و افراد سرشناس مناسب خود برای همکاری را شناسایی کردید یک کمپین ایجاد کنید و از صدای افراد سرشناس برای تبلیغ محصول و یا برند شما استفاده کنید. معیارهای که کارایی بازاریابی دهان به دهان به وسیلهی این افراد را افزایش میدهد، بیابید.
داستان خود را بگویید
داستان برند شما باید آنقدر جذاب باشد که تأثیری مثبت بر ذهن افراد سرشناس داشته باشد و آنها تمایل داشته باشند آن را بیان کرده و به اشتراک بگذارند. تنها زمانی که شما یک نقد و بررسی کامل از محصول ارائه دهید، آنها میتوانند اطلاعات دقیقی را کسب کنند و در اختیار مخاطب قرار دهند.
محصولات و خدمات مناسب مخاطبان هدف باشد
شما باید این واقعیت را در نظر بگیرید که بازاریابی دهان به دهان از طریق اینفلوئنسر مارکتینگ زمانی موفقتر خواهد بود که مجصولاتی متناسب و مربوط به مصرفکنندگان و مخاطبان هدف را ارائه دهید. اگر مخاطبان هدف شما افرادی با میانگین سنی ۵۰ تا ۶۰ سال باشند، شما نمیتوانید درباره چیزی که مربوط به نوجوانان است صحبت کنید.
از اصالت اطلاعات محصول مطمئن شوید
دربارهی آنچه برند شما وعده میدهد با افراد سرشناس صحبت کنید. اگر شرکت شما به تولید و فروش محصولات آرایشی بهداشتی میپردازد شما نمیتوانید نتایج حاصل از محصولات دارویی را تضمین کنید. دادن اطلاعات غلط ممکن است اعتبار کسب وکار شما را به خطر اندازد. اطلاعات معتبر کمک میکند که بازاریابی دهان به دهان از سوی افراد سرشناس بر مردم بیشتر تاثیر بگذارد.
راههایی برای جلوگیری از موانع در مسیر بازاریابی دهان به دهان
اگرچه بازاریابی دهان به دهان افراد سرشناس به عنوان یکی از بهترین استراتژیهای تبلیغاتی برای نفوذ و تأثیرگذاری بر مصرفکنندگان توصیف شده است اما لازم است بدانید که این نوع بازاریابی میتواند باعث افزایش اعتبار کسب و کار شما شده و یا به طور کامل به اعتبار آن آسیب بزند. مشکلات مربوط به استراتژی بازاریابی دهان به دهان تقریباً شبیه به سایر کمپینهای بازاریابی است. موفقیت این نوع استراتژی به طور کامل به نحوهای که افراد سرشناس اطلاعات را به کانالهای دیگر ارائه میدهند بستگی دارد. بهترین راه برای غلبه بر موانع مربوط به بازاریابی WOM عبارتند از:
در بازاریابی دهان به دهان به روشی مشابه همچون سایر برنامههای بازاریابی عمل نکنید. همیشه آن را به نحوی متفاوت نسبت به روشهای دیگر انجام دهید. تنها درباره چیزی که مربوط به کالا است صحبت کنید و آن را با یک لحن جذاب و ترغیبکننده بیان کنید.
دربارهی محصول به نحوی درست و مناسب به افراد سرشناس اطلاعات و آموزش دهید. آنها باید بتوانند در ارتباطات آنلاین خود در مورد مزایای استفاده از محصول و میزان تفاوت آن از برندهای دیگر اطلاعات دهند.
برای اینکه مردم را از طریق بازاریابی دهان به دهان متقاعد و ترغیب کنید مهم است که تصویر برند خوبی بسازید. برای این کار لازم است کمی بیشتر روی کمپین بازاریابی از طریق افراد سرشناس کار کنید.
مدیریت کردن حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی مختلف کاری است که به مهارت، دقت و نکتهسنجی بدیع نیاز دارد. برای اینکه بتوانید آوازه کسبوکار خود را در پهنه شبکههای اجتماعی گسترش دهید، باید بتوانید به بهترین نحو ممکن از این پلتفرمها بهره بگیرید.
کسانی که در زمینه مدیریت حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی فعالیت دارند میدانند که گاها یک اشتباه ممکن است بهای گزافی برای کسبوکار داشته باشد. بنابراین پر واضح است که باید با تمام زیر و بم این کار حساس آشنایی داشته باشید. ما قصد داریم ۷ اشتباه رایج در مدیریت حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی را با شما به اشتراک بگذاریم.
برای مدیریت و موفق هرچه بهتر شبکههای اجتماعی شما نیز سعی کنید هرگز این هفت اشتباه را تکرار نکنید.
تمرکز روی کمیت بهجای کیفیت
حضور شما در شبکههای اجتماعی باید امری پایدار و مداوم باشد، بهگونهای که کاربر احساس کند شما همیشه در کنار او هستید و میتوانید مشکلات و سوالات او را به بهترین نحو ممکن پاسخ بگویید. اما توجه داشته باشید که در شبکههای اجتماعی هرگز نباید کیفیت را فدای کمیت کنید.
اینکه ۱۰۰ پست باکیفیت در اینستاگرام داشته باشید خیلی بهتر از آن است که ۱۰۰۰ محتوای بیکیفیت و با نرخ بازدهی پایین را پست کنید. با کاهش دفعات پست کردن مطالب در شبکههای اجتماعی میتوانید بخشی از تمرکز خود را به کیفیت پستها اختصاص دهید.
در تمام شبکههای اجتماعی حضور دارید
یکی از اشتباهات رایجی که مدیران کسبوکارها مرتکب میشوند این است که برای شرکت خود در تمامی شبکههای اجتماعی حساب کاربری ایجاد میکنند. شما فقط باید در پلتفرمهایی حضور داشته باشید که میدانید کاربران و مشتریان بالقوهتان نیز در آنجا حضور دارند.
هرچقدر که در شبکههای اجتماعی بیشتری فعال باشید به این معنی است که زمان بیشتری از شما صرف این پلتفرمها خواهد شد و بهاحتمالزیاد نیز هیچ نصیبی از حضور در شبکههای اجتماعی ناآشنا نخواهید برد.
پست کردن یک محتوای واحد در تمامی شبکههای اجتماعی
ما معمولا به مشتریان توصیه میکنیم که محتواهایی منحصر به فرد را در هر شبکه اجتماعی به اشتراک بگذارند و از اشتراکگذاری یک محتوای واحد در تمامی شبکههای اجتماعی خودداری کنند. باید بدانید که نیازهای کاربران هر پلتفرم با پلتفرم دیگر متفاوت است و با یک محتوای واحد نمیتوانید امیدی به جذب مخاطب جدید داشته باشید.
برای مثال، اینستاگرام یک شبکه اجتماعی بصری محور است و نوع کارکرد آن با فیسبوک یا توییتر متفاوت است. متنهای بلندی که در فیسبوک به اشتراک گذاشتهاید شاید در اینستاگرام نتوانند برایتان کاری از پیش ببرند.
سایز نامناسبی را برای ویدئوها و تصاویر خود استفاده کردهاید
محتواهای بصری در شبکههای اجتماعی همیشه بیش از سایر محتواها مورد توجه کاربران قرار میگیرند و از این حیث از اهمیت بالایی برخوردار هستند. اما سایز مناسب برای محتواهای بصری نیز نکتهای است که باید به آن توجه داشته باشید.
بر اساس مطالعات صورت گرفته توسط bufferapp، نرخ بازدید و تعامل ویدئوهای مربعی معمولا ۷۸ درصد بیشتر است. با توجه به استفاده روزافزون کاربران از گوشیهای هوشمند برای سیر در شبکههای اجتماعی، در نظر گرفتن سایز مربعی برای ویدئوها و تصاویر اهمیت دوچندانی پیدا میکند.
فقط محتواهای خودتان را به اشتراک میگذارید
در مدیریت شبکههای اجتماعی نباید خساست به خرج دهید و باید با روی گشاده محتواهای مفید سایر سایتها را نیز به اشتراک بگذارید. این کار باعث ایجاد پلی میان کسبوکار شما و سایتها و مراکز دیگر میشود و هر دو طرف میتوانند از مزیتهای این همکاری بهرهمند شوند. وقتی شما مطالب سایر سایتها را در حسابهای کاربری خود به اشتراک میگذارید، میتوانید آگاهی از برند و تعداد دنبالکنندگان خود را نیز افزایش دهید.
از محتواهای تولید شده توسط کاربران استفاده نمیکنید
سعی کنید از محتواهای تولید شده توسط کاربرانتان نیز در پستهای خود استفاده کنید. bufferapp با استفاده از همین رویکرد توانست تعداد دنبالکنندگان خود در اینستاگرام را در طی شش ماه حدود ۵۰۰ درصد افزایش دهید. با این رویکرد، کاربران تشویق میشوند که تعاملی بیشتر و باکیفیتتر با شما داشته باشند.
از ویدئو استفاده نمیکنید
ویدئو یکی از بهترین راههای ارتباطی در شبکههای اجتماعی است و معمولا پستهای ویدئویی بازخورد خوبی را نیز دریافت میکنند. اما یکی از اشتباهات رایج کسبوکارها این است که فقط متن و تصویر را بهعنوان خوراک شبکههای اجتماعی قبول دارند و حسابی روی ویدئو باز نمیکنند. غافل از اینکه ویدئو میتواند گاها بهتر است چند صد کلمه متن منظور کسبوکار را به مخاطبان منتقل کند.
ورود صنعت پوشاک و مد در فضای مجازی در میان کاربران ایرانی با تأخیر انجام و با به وجود آمدن فضای اینفلوئنسر ها در اینستاگرام و تلگرام بیشتر و همگانیتر شد.
یکی از دغدغههایی که برندهای پوشاک مردانه و زنانه با آن روبرو بودند عدم توانایی در فروش آنلاین به دلیل نبود فرهنگ خرید اینترنتی در صنعت پوشاک و ناهماهنگی میان سایزها و اندازه لباسها بود، اما با توجه به پتانسیل بسیار بالای کاربران در شبکههای اجتماعی و همچنین راهاندازی شبکههای فروش قدرتمند مانند بامیلو، دیجی استایل و غیره باعث شد تا برندهای پوشاک دستبهکار شده و با حضور مستمر جلوی عقب ماندن برند خود در مقابل رشد سریع رقبا را بگیرند.
به دلیل اهمیت حضور در شبکههای اجتماعی به بررسی دو برند گراد و خانه مد راد در فضای مجازی پرداختیم که در متن زیر آمده است.
اگر صفحه اینستاگرام، یا کانال تلگرام خانه مد راد را مرور کنیم شاهد تصاویری از شخصیتهای محبوب و موفق ایرانی میشویم، محتوای تولیدشده در خانه مد راد با استفاده از بازیگران و خوانندگان، کاملاً کاربر را درگیر با محصول خواهد کرد. اعتبار و جذابیت محصولات به شیوهای جالب و غیرمستقیم بیانشده است، بهعنوان مثال با ارائه تصاویر از خوانندگانی همچون احسان خواجه امیری، علی زند وکیل و شهاب مظفری بر روی استیج کنسرت، نشر تصاویری از هنرمندان مانند حامد بهداد، میلاد کی مرام و امیر آقایی با نوع مدلینگ و حتی از طریق تبریک به وحید جلیلوند که در جشنواره فیلم ونیز برندهٔ تندیس بهترین کارگردان بخش افقهای ویژه بوده است کاربر را مجذوب لباس، طراحی و رنگها کرده و در آن حالت کاربر میداند که آن لباس وظیفهٔ خودش را انجام داده است و این محتوا بهخوبی نقش خود را ایفا میکند.
البته گزارشهای تصویری و متنی زیادی در وب سایتهای مرتبط با لایف استایل و پوشاک با عناوین گوناگون به معرفی محصولات و خدمات خانه مد راد پرداختهاند که این گزارشها نیز اگر به دست عموم کاربران و مصرفکنندگان مرتبط برسد تأثیر به سزایی در انتخاب فروشگاه و برند خواهد گذاشت.
محصولات معرفیشده در اینستاگرام و تلگرام بیشتر بهعنوان یک اثر هنری دیده میشود و کمتر رنگ تبلیغ برای فروش به کاربر منعکس میگردد که کاملاً با نوع برند و خدمات خانه مد راد برابری دارد.
اما جای تعجب است که سرعت نشر تصاویر و محتوا در شبکههای اجتماعی پایین بوده و طرحی از جریان مناسبتها در این صفحه به چشم نمیخورد.
نوبت به گراد میرسد. اولین چیزی که به چشم میخورد پایین بودن تعداد دنبال کنندگان برند گراد، با توجه به قدمت بالا و مدتزمان حضور بیشتر این نام در شبکههای مجازی است که میتواند ناشی از عدم برنامههای ارتباطی میان مشتریان فعلی با شبکههای اجتماعی گراد باشد.
محتوا با سرعت مشخص و کیفیت قابل قبولی در صفحات نشر میشود که اکثراً در قالب معرفی محصول و تبلیغ برای فروش است.
در تلگرام محتوا یکدستتر و مرتبتر دیده بوده و اگر کمی با دقت صفحه اینستاگرام را مرور کنیم متوجه تغییر سلیقه و نوع طراحیها در طول ۲ سال گذشته خواهیم شد.
بعضی از طرحها با تلاش بر خلاق بودن محتوا توانستهاند با خلاقیت نسبی ایجاد شوند و برای کاربر جلبتوجه داشته باشند.
به سایت این دو برند سر زدیم و متوجه شدیم که سیاست بازاریابی دیجیتال بر روی تولید محتوا و بهروزرسانی سایتهایشان ندارند، ظاهراً تمایلی به رقابت با فروشگاههای قدرتمند اینترنتی نداشتهاند و به همان شبکههای اجتماعی بسنده کردهاند.
شاید اگر کاربر میتوانست اطلاعات بیشتری در مورد مد، پوشاک، رنگها و نوع ترکیب و انتخاب لباس در این صفحات به دست بیاورد تمایل بالاتری برای دنبال کردن این صفحات داشته باشد.
اتاق های نمایش و فروش را فراموش کنید
این روزها مشتریانی که به دنبال خرید خودرو هستند سفر خود را به صورت آنلاین آغاز می کنند. سه چهارم از خریداران گزارش کرده اند که پژوهش در اینترنت همچون استفاده از رسانه های اجتماعی با ارزش ترین واسطه ای است که به هنگام انتخاب نمایندگی خودرو در دست دارند. به خاطر داشته باشید که نیمی از خریداران خودرو بر این باورند که قبل از خرید وسیله نقلیه موردنظر خود تنها به یک نمایندگی سر می زنند. خوب از این صبحت ها چه نتیجه ای می توان گرفت؟
حضور شما در دنیای آنلاین یک موضوع ضروری است. دیجیتال مارکتینگ در این حوزه باید در برگیرنده اجزای اجتماعی نیز باشد. در این مقاله قصد داریم نکاتی را برای دیجیتال مارکتینگ نمایندگان فروش خودرو بیان کنیم. پس همراه ما باشید.
در دیجیتال مارکتینگ فروش خودرو از گوگل استفاده کنید
استفاده از رسانه های اجتماعی بدون استراتژی تنها به معنای از دست دادن زمان و منابعی است که در اختیار دارید. برای اینکه بتوانید نتیجه مدنظر خود را به دست آورید باید بدانید چه کسانی را هدف قرار می دهید، نیاز آن ها چیست، در مورد چه چیزی نگران هستند، چه چیزی از شما می خواهند ، از کجا می ایند و چه کاری انجام می دهند. تحت چتر حمایتی Think with Google می توانید ابزارهای بازاریابی مفیدی همچون گوگل ترندز را پیدا کنید. همانطور که می دانید گوگل ترندز اطلاعات زمان واقعی را در مورد رفتارهای جستجوی مشتریان فراهم می کند و می تواند در درک رقیب به شما کمک نماید. همچنین می توانید مقالات مفید زیادی را در این حوزه پیدا کنید که در توسعه بازار به شما کمک می کنند.
مخاطبان خود را پیدا کنید
اگر به دنبال نتایج خوب و واقعی هستید باید بر روی پلتفرم هایی تمرکز کنید که مخاطبان هدف شما از آن استفاده می کنند. طیف وسیعی از ابزارها وجود دارد که به شما کمک می کند جایی که مخاطبان هدفتان در آن حضور دارند را پیدا کنید. این ابزارها در برگیرنده Facebook Ads Manager ، Pew Research Center ، Followerwonk ، Advanced Search on Twitter و موارد دیگر است.
یک روش ساده وجود دارد که نباید آن را فراموش کنید. کافیست از مشتریان خود بپرسید که از چه شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. شما می توانید اینکار را از طریق نظرسنجی انجام دهید. به عنوان مثال، فرض کنید که 84 درصد از مشتریان شما در فیس بوک ، لینکدین و اینستاگرام حضور دارند پس می توانید بیشترین سرمایه گذاری خود را بر روی این پلتفرم ها قرار دهید.
اگر می خواهید توجه نسل هزاره را به خود معطوف کنید اینستاگرام انتخاب بسیار خوبی خواهد بود. اگر خانم ها برترین خریداران شما هستند می توانید از پینترست کمک بگیرید. آژانس رسانه اجتماعی می تواند در تعیین مکانی که افراد در آن حضور دارند و بیشتر از آن استفاده می کنند به شما کمک کند. مرحله بعدی رسیدن به ان ها به کمک محتوای عالی و ایجاد تعامل است.
فراتر از فیس بوک و لینکدین کار کنید( اما فیس بوک و لینکدین را هم در برنامه کاری خود قرار دهید):
همانطور که قبلا نیز ذکر کردیم، اکثریت قریب به اتفاق خریداران از فیس بوک و لینکدین استفاده می کنند. تبلیغات خودرو در این شبکه های اجتماعی، نرخ کلیک دوبرابری دارد. اما سایر پلتفرم ها نیز ممکن است برای جمعیت هدف شما جذاب باشند.
به عنوان مثال اینستاگرام زمانی که صحبت از کاربران عصر هزاره به میان می آید برنده خواهد بود. این شبکه اجتماعی فرصت عالی برای ارائه محتوای بصری تعاملی فراهم می کند و می تواند داستان برند را بازگو سازد. استفاده از تصاویر مناسب مشتریان را قادر می سازد خود را بر روی وسیله نقلیه موردنظر تجسم کنند.
اینکار مرور اجمالی از فرصت های موجود در خودرو را در اختیار مشتریان قرار می دهد. شما می توانید به طور موثر کاربران خود را به تعامل وادارید. آن ها را تشویق کنید تصاویری از تجربه خود با برند یا محصولاتتان را بگیرند و با سایر افراد به اشتراک بگذارند. اینستاگرام یکی از پلتفرم های اولیه و اساسی برای داستان سرایی است.
یکی دیگر از پلتفرم هایی که نمی توانید آن را نادیده بگیرید توییتر است. توییتر می تواند فروش صدها میلیون دلاری در صنعت خودرو داشته باشد. بیش از 327000 توییت مرتبط با خودرو در روز ارسال می شود و سه چهارم از آن ها مربوط به خرید هستند. این طیف از مخاطبان را نیز مدنظر داشته باشید.
یوتیوب و آپارات را فراموش نکنید:
اکثریت قریب به اتفاق خریداران خودرو بیان کرده اند که قبل از خرید خودروی موردنظر خود، به تماشای ویدئوی مرتبط با آن می پردازند. فایل های ویدئویی با کیفیتی تهیه کنید که اطلاعات مدل، مقایسه، قابلیت های ایمنی، آموزش و سایر موارد را برجسته سازد. ویدئوهای خود را بر روی یوتیوب و آپارات آپلود کنید و آن ها را در سایت خود تعبیه نمایید. سپس در صفحات اجتماعی خود به آن ها لینک دهید.
این مراحل در آغاز کار به شما کمک خواهند کرد. اگر تجربه زیادی ندارید مجموعه ما می تواند در تمامی مراحل در کنار شما باشد..
فرآیند جذب مشتری و تلاش برای برگرداندن آنها بسیار سخت و طاقتفرسا است. از طرفی کارآفرینان معمولا افراد صبوری نیستند و نمیتوانند زمان زیادی برای انجام این کار بگذارند. پس چگونه میتوان تعداد مشتریهای وفادار برند را افزایش داد؟ متیو لیبرمن (Matthew D. Lieberman)، نویسنده و استاد دانشگاه UCLA معتقد است که یک برند برای افزایش تعداد مشتریهای وفادار خود باید از روانشناسی انسانها کمک بگیرد. طبق گفتههای این استاد، نیاز انسانها برای برقراری ارتباط با یکدیگر از نیازشان به غذا و سرپناه نیز بیشتر است. بنابراین اولین کار برای افزایش وفاداری مشتریها، ساختن یک اجتماع است. لیبرمن میگوید: «بهترین وسیله برای پیشبینی اندازهی مغز، در نظر گرفتن گروههای اجتماعی آن است. ما مغزهای بزرگی داریم و باید از آن برای برقراری ارتباط استفاده کنیم.» شما با ساختن یک اجتماع در اطراف برندتان، در حال رسیدگی به این نیاز انسان هستید بنابراین نتیجهی آن میتواند برقراری یک ارتباط قوی و وفادارانه با برند باشد. ۶ روش زیر نیز به شما در انجام این کار کمک می کنند.
۱- رویداد برگزار کنید
آیا برای روبهرو کردن مشتریها با یکدیگر و برقراری ارتباط حضوری آنها فکری کردهاید؟ اگر پاسختان منفی است بهتر است که به انجام آن فکر کنید. برای برگزاری یک رویداد برنامهریزی کنید و از مشتریها یا مخاطبین خود بخواهید که در آن حضور پیدا کنند. نیازی به برنامهریزی گسترده و خرج هزینههای زیاد برای انجام این کار نیست. یک رویداد کوچک ترتیب دهید و پذیرایی ساده داشته باشید. خلاقیت نشان دهید و به این فکر کنید که چگونه میتوانید برنامهی بهتری برای مشتریهای خود داشته باشید.
۲- گروه فیسبوکی مرتبط با کسبوکار خود راهاندازی کنید
فیسبوک به طور عمومی اعلام کرده است که یکی از اهداف اصلی آن در آینده تمرکز روی راههایی برای آموزش جامعه است. این بدان معنا است که اصلیترین ابزار این سرویس برای ساختن اجتماع (گروههای فیسبوک) بیشتر از قبل کاربردی خواهد شد. بنابراین برای شروع، یک گروه فیسبوکی با هدف ارزش آفرینی برای مشتریهایتان راهاندازی کنید.نکتهی مهم: نیازی نیست که گروهها، صد درصد به کسبوکارتان مرتبط باشند. بهعنوان مثال اگر یک کافیشاپ در شهر دارید، میتوانید یک گروه فیسبوکی راهاندازی کرده و نام آن را عاشقان قهوه بگذارید.کمی زمان بگذارید و ببینید مخاطبانتان بیشتر در کدام شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند. سپس گروه مورد نظر خود را در آنجا تشکیل داده و از مشتریها بخواهید که در آن عضو شوند.
۳- به اعضای گروه نام یا عنوان بدهید
دادن عناوین مناسب و جالب به مخاطبان مانند «نِرد به معنی آدم زحمتکش» یا دیگر اسمهای مشابه، نام برند را در ذهن مخاطبان ماندگار میکند. همچنین این دیدگاه را در مشتریها به وجود میآورد که آنها تنها محصول شما را خریداری نکردهاند بلکه عضوی از جامعهی شما شدهاند و این جامعه در آینده اهداف بزرگتری برای آنها دارد. پس همین حالا به این موضوع فکر کنید و ببیند که چه کلمهای برای توصیف مشتریهایتان مناسبتر است.
۴- تجربهای از بازی برای مشتریها فراهم کنید
مقالهی مرتبط:
آموزش: گیمیفیکیشن چیست
معنی لغتی گیمیفیکیشن عبارت است از: «اپلیکیشنی متشکل از عناصر معمول در بازی، مانند در نظر گرفتن قوانین بازی، امتیاز جمع کردن و مسابقه دادن با دیگران. درواقع گیمیفیکیشن تکنیکی برای بازاریابی آنلاین است که میزان درگیری مخاطب با محصول یا خدمات را افزایش میدهد.»از بارزترین مثالهای گیمیفیکیشن میتوان به برنامههایی برای افزایش میزان وفاداری اشاره کرد. به این صورت که یک مشتری بعد از هر بار تعامل با برند، امتیاز میگیرد و به مرحلهی بعد میرود. در این روش شما در ازای وفاداری مشتری، به او امتیاز میدهید و وفاداری آنها را نسب به برند افزایش میدهید. بهعنوان مثال استارباکس، برندی است که گیمیفیکیشنهای آن همیشه مثال زدنی بوده است. این برند گیمیفیکیشن خود را در سال ۲۰۰۹ راهاندازی کرد و امروزه بیش از ۱۲ میلیون کاربر فعال در آمریکا دارد و هر سال تعداد آنها ۲ برابر میشود. این برنامه کاربران را همیشه درگیر نگه میدارد و کاری میکند که باز هم به این برند مراجعه کنند.
۵- با خدمات جالب خود آنها را شگفت زده کنید
اصل روابط متقابل یکی از ۶ اصل متقاعد کنندهی رابرت چالدینی (Robert Cialdini) است. این اصل میگوید انسانها زمانی که در حقشان لطف شود، تمایل بیشتری به جبران کردن آن لطف دارند. هرچقدر خدمات بیشتری با هدف اجتماع سازی انجام دهید، احتمال اینکه مشتریها در آینده بازگردند و پول بیشتری برای خرید محصول یا خدمات شما بپردازند را افزایش میدهید. بهعنوان مثال چندین وقت پیش یک فست فود آمریکایی به دلیل کاری که در این زمینه انجام داد در اینترنت بر سر زبانها افتاد. ماجرا از این قرار بود که یکی از مدیران این رستوران به یکی از مشتریهای خود کمک کرد تا چرخ پنچر شدهی ماشین خود را عوض کند.
۶- اجازه دهید کاربران محتوا تولید کنند
انسانها معمولا به گفتار یکدیگر اعتماد بیشتری دارند. بنابراین کلام هم نوع خودشان را بیشتر برای تعریف یک برند قبول دارند تا صحبتهای خود برند. به همین دلیل قبل از اینکه سراغ برند جدید بروند نام آن را در اینترنت جستجو کرده و نظر دیگران را در مورد آن جویا میشوند. درواقع میخواهند ببینند که همنوعانشان چه نظری در مورد برند داشتهاند. بنابراین از مشتریها یا کاربران خود بخواهید که در مورد برند شما محتوا تولید کنند. سپس این محتوا را در شبکههای اجتماعی منتشر کنید. این کار به دیگر افراد علاقهمند نشان میدهد که مشتریهای قبلی از شما راضی بودهاند و برند شما را دوست داشتهاند. در نتیجه اعتماد مشتریهای جدید به برند افزایش پیدا میکند.
افراد حرفه ای و دانشگاهی ارزش ویژه برند را مفهومی مهم می دانند. عناصر ارزش ویژه برند تاثیرگذاری مثبت بر ادراکات مصرف کننده و رفتارهای خرید برای برند دارند. بنابراین، برای افزایش این ارتباطات مثبت و کنترل صحیح برند، شرکت ها باید استراتژی ها را توسعه دهند که رشد ارزش ویژه برند را تشویق کند.
تحقیقات نشان می دهد، عناصر آمیخته بازاریابی متغیرهای اصلی در ایجاد ارزش ویژه برند هستند، با این وجود به گفتهی کلر این محققان «معمولا به عمق کامل ابعاد ارزش ویژه برند نپرداخته اند».
دو متغیر بازاریابی مورد توجه خاص هستند: تبلیغات و ترفیع فروش. در مقایسه با شکل های دیگر فعالیت بازاریابی، هزینهی تبلیغات و ترفیع قابل ملاحظه است. با این حال نقش مجزای این دو مورد برای ارزش ویژهی برند هنوز نامشخص است و این متغیرها نیاز به بررسی بیشتر دارند.
در این مقاله دو بحث را مورد بررسی قرار می دهیم
- توضیح درباره دو عنصر از ارزش ویژه برند یعنی تبلیغات و ترفیع فروش
- روابط میان این ابعاد
ارزش ویژه برند
ارزش ویژه برند موضوعی اساسی در بازاریابی است. با اینکه توجه قابل ملاحظه ای در این مورد وجود دارد اما دربارهی اینکه کدام معیارها برای شناخت این ساختار پیچیده و چند وجهی بهترین معیار هستند، هیچ اتفاق نظری وجود ندارد که دلیل آن دیدگاه های مختلف اتخاذ شده برای تعریف و سنجش این مفهوم است به عنوان مثال: دیدگاه مالی و دیدگاه مصرف کننده از دو نظر به این مهم پرداخته اند که نگاهی یکسان را به دست نمی دهند.
از رویکرد روانشناسی، ارزش ویژه برند، ارزش افزوده اعطا شده توسط برند برای محصول است. آکر (1991) یکی از پذیرفته شده ترین و جامع ترین تعاریف را از ارزش ویژه برند دارد: «مجموعه ای از تعهدات و داراییهای مرتبط با برند، نام و نماد برند که به ارزش محصول یا خدمت برای شرکت و/یا برای مشتریان شرکت میافزاید یا از آن میکاهد». کلر (1993) تعریفی مشابه پیشنهاد میکند: «تاثیر متمایزی که شناخت برند بر واکنش مصرف کننده نسبت به بازاریابی برند میگذارد».
معیارهای ارزش ویژه برند به ارزیابی آگاهی، رویکردها، تداعیها، دلبستگیها و وفاداریهای مصرف کننده میپردازد. این معیارها نمادهای ارزیابی اولیه درباره عملکرد آینده هستند. طبق این دیدگاه دو چارچوب اصلی برای مفهوم ارزش ویژه برند عبارتند از آکر و کلر.
مطابق نظر آکر، ارزش ویژه برند مفهومی چند وجهی است که چهار بعد اصلی آن عبارتند از: آگاهی از برند، کیفیت ادراکی، تداعی های برند و وفاداری به برند.
مفهوم تعریف کلر، به شناخت از برند پرداخته است و دو عنصر دارد: آگاهی از برند، تصویر برند.
عناصر آمیخته بازاریابی
عناصر آمیخته بازاریابی بر ادراکات ارزش ویژه مصرف کننده درباره برند تاثیرگذار هستند. این عناصر به دلیل تاثیرگذاری بالایی که بر ارزش ویژهی برند دارد دارای اهمیت است اما دلیل مهمتر این است که تحت کنترل شرکت ها هستند و بازاریاب ها را قادر می کنند، ارزش ویژهی برند را توسط اقدامات بازاریابیشان افزایش دهند.
از دیدگاه ارزش ویژهی برند مبتنی بر مصرف کننده، در تحقیقی که یو (Yoo, 2000) و همکارانش انجام دادند، متوجه شدند هزینه تبلیغات، قیمت بالا، گستردگی توزیع و توزیع توسط خرده فروشان با تصویر مناسب فروشگاهی به ایجاد ارزش ویژهی برند کمک خواهد کرد. در مقابل، تخفیفات مکرر، به ارزش ویژهی برند آسیب خواهد زد.
در این مقاله به نقش دو ابزار اختصاصی ارتباطات بازاریابی میپردازیم: تبلیغات و ترفیع فروش. طبق تحقیقات این دو عنصر بازاریابی حداقل 25% از بودجه بازاریابی بسیاری از کشورهاست. با وجود اهمیتشان، تاثیرگذاری این متغیرها بر ارزش ویژهی برند هنوز مشخص نشده است.
تبلیغات
تبلیغات یکی از مهمترین فعالیت های بازاریابی است به طوری که محققان ادعا میکنند، تبلیغات در ایجاد ارزش ویژهی برند مبتنی بر مصرف کننده موفق است.
محققان نتیجه گیری میکنند که ادراکات حاصل از هزینهی زیاد برای تبلیغات به توسعه ادراک مثبت تر برای کیفیت برند، آگاهی از برند و تداعی های برند کمک میکند.
هزینه تبلیغات به چند روش میتواند بر ارزش ویژه برند تاثیرگذار باشد. در زمان قضاوت دربارهی کیفیت محصول، مصرفکنندهها از نشانههای درونی و بیرونی مختلف استفاده میکنند که در این جا ادراک ایجاد شده در اثر هزینه تبلیغات، نشانه کیفیت بیرونی است.
آزمایشهای انجام شده در چند تحقیق (رایت 1989، مورتی و هاوکینز 2005) روابط مثبت بین هزینه تبلیغات و کیفیت ادراکی گزارش کردند که نتیجه این تحقیقات با محیط های فروشگاهی نیز مطابقت دارد، بنابراین در کل، مصرفکنندهها برندهای با تبلیغات زیاد را همان برندهای با کیفیت بیشتر میپندارند.
به همین دلیل، سرمایهگذاریهای عمده تبلیغاتی میتواند به نفع شناخت و یادآوری صحیح برند باشد. هزینه تبلیغات برند میتواند تکرار نمایش برند را افزایش دهد و در نتیجه سطح آگاهی از برند را افزایش میدهد. بنابراین هرچقدر هزینه تبلیغات بیشتر باشد، احتمالا سطح آگاهی از برند بیشتر خواهد شد.
ت
بلیغات نیز میتواند برای برند، تداعیهای منحصر به فرد، قوی و مطلوب ایجاد کند، مانند تداعیهای ناشی از تماس برند-مصرف کننده است. همچنین تبلیغات میتواند به تداعیهای برند برای ایجاد، اصلاح یا تقویت تداعی ها با مخاطب جدید کمک کند. به همین دلیل هر چقدر هزینه تبلیغات برند بیشتر باشد، تداعی ها در ذهن مصرف کننده بیشتر و قوی تر خواهد بود
تمام این بحث ها منجر به فرضیه ذیل میشود:
فرضیه 1. ادراکات مصرفکننده از هزینه تبلیغات برند تاثیر مثبت دارد بر: الف) کیفیت ادراکی؛ ب) آگاهی از برند؛ ج) تداعی برند
رویکردهای افراد درباره تبلیغات نیز میتواند نقشی مهم و تاثیرگذار بر ارزش ویژهی برند داشته باشد. تبلیغات روشی برای انتقال ارزش های عاطفی و کارکردی برند است یعنی به طورکلی اثر بخشی این ابزار انتقالی وابسته به پیام، اجرا و نحوه انتقال پیام توسط تبلیغات و مشاهده تکرار تبلیغات توسط مصرفکننده است.
هماهنطور که پیش از این گفته شد، تبلیغات آگاهی از برند، ارتباط قوی، مطلوب و تداعی منحصر به فرد با برند، در ذهن مصرفکننده ایجاد میکند و قضاوت ها و احساسات مثبت درباره برند را استخراج میکند. با این حال برای رسیدن به این نتایج، تبلیغات نیازمند طراحی و اجرای مناسب است. به گفتهی کاپفرر(2004)، یکی از نگرانی های اصلی برای ترسیم استراتژی تبلیغات، مربوط به استراتژی خلاقانه است.
با استراتژی تبلیغاتی نوآورانه، سازمانها با احتمال بیشتر میتوانند توجه مصرفکنندهها را جلب کنند. در نتیجه توجه مصرف کننده ها می تواند منجر به آگاهی بیشتر از برند، کیفیت ادراکی بیشتر، تشکیل تداعیهای قوی، مطلوب و منحصر به فرد شود.
فرضیه2. رویکرد افراد به سمت تبلیغات برند تاثیر مثبت دارد بر: الف) کیفیت ادراکی؛ ب) آگاهی از برند؛ ج) تداعیهای برند.
ترفیع فروش
ترفیع فروش نیز ابزار بازاریابی اصلی در برنامههای ارتباطی است که بر ارزش ویژهی برند تاثیرگذار است. با این حال ابزارهای مختلف ترفیع (مانند: تخفیف نقدی و غیرنقدی) میتوانند تاثیرات متفاوت بر فروش، سوددهی یا ارزش ویژهی برند داشته باشند.
اغلب تحقیقات قبلی درباره ترفیع فروش به ترفیع پولی میپردازند، از جمله تخفیف قیمتی و کوپنی. با اینکه بحث دربارهی تاثیر این ابزار بر روی ارزش ویژهی برند هنوز وجود دارد، اما شواهد تجربی در تحقیقات (یو و همکاران، 2000) نشان میدهد ترفیع پولی تاثیر منفی بر ارزش ویژهی برند دارد.
با تمرکز بر تاثیرات مستقیم بر ابعاد ارزش ویژهی برند، ترفیع پولی احتمالا تاثیر منفی بر کیفیت ادراک شده و تداعیهای برند خواهد داشت. کاهش قیمت مرجع درونی یکی از دلایل اصلی است که چرا ترفیع پولی بر کیفیت ادراکی تاثیر منفی دارد. مصرف کنندهها از قیمت به عنوان نشانه بیرونی برای نتیجهگیری درباره کیفیت محصول استفاده میکنند، به همین دلیل تاثیرگذاری تخفیف قیمت، بر قیمت مرجع مصرفکنندهها میتواند منجر به ارزیابی نامطلوب از کیفیت شود.
بنابراین ترفیع پولی میتواند تداعیهای برند را از بین ببرد و تاثیر منفی بر تصویر برند بگذارد. همچنین برنامههای ترفیع پولی آنقدر کوتاه هستند که تداعی های برند به صورت بلند مدت ثبت نمی شود و میتواند عدم قطعیت درباره کیفیت برند ایجاد کند که ادراکات منفی تر از برند را ایجاد میکند.
به طور خلاصه، استفاده مکرر از ترفیع قیمت، تاثیر منفی بر کیفیت ادراکی و ابعاد تداعی برند دارد چرا که این ابزار باعث میشود مصرف کننده ها، به جای برند، به قیمت فکر کنند.
فرضیه3. ادراکات مصرف کننده ها از ترفیع پولی برند تاثیر منفی دارد بر: الف) کیفیت ادراکی و ب) تداعیهای برند
ترفیع غیرپولی، از جمله هدایای تبلیغاتی، نمونه های رایگان، در استراتژی های ترفیعی به صورت فزاینده اهمیت یافتهاند. تحقیقات نشان می دهد (مانتانر و پینا 2008) ترفیع غیرپولی میتواند به تقویت ارزش ویژهی برند کمک کند. بر خلاف ترفیع پولی، ترفیع غیرپولی بر قیمت های مرجع درونی مصرف کننده ها تاثیرگذار نیست و در نتیجه بعید است تاثیرگذاری منفی بر کیفیت ادراکی داشته باشد.
به همین ترتیب، ترفیع غیرپولی میتواند به تمایز برند، انتقال رویکردهای متمایز برند و بهبود ارزش ویژهی برند کمک کند. در حالی که ترفیع پولی اصولا مربوط به مزایای همراه با سود است.
ترفیع غیرپولی مربوط به مزایای لذتی از قبیل سرگرمی، اکتشاف و مشابه با هیجان های تجربی است، بنابراین میتواند باعث تداعیهای بیشتر در رابطه با هویت برند، تجربههای لذت بخش، احساسات و هیجان ها شود، علاوه بر این تداعیهای مثبت و مطلوبتر به برند ارتباط داده میشوند.
فرضیه4. ادراکات مصرفکنندهها از ترفیع غیرپولی برند تاثیر مثبت دارد بر: الف)کیفیت ادراکی و ب)تداعیهای برند
این نظریه ادعا میکند، رویکردها و هنجارهای ذهنی بر نیات تاثیرگذار هستند که در نتیجه بر رفتار تاثیر میگذارند. این مدل نشان میدهد، مصرف کننده ها باورهایی درباره محصول با جستجوی اطلاعات درباره ویژگیهای آن تشکیل میدهند، سپس این باورها را ارزیابی میکنند و احساساتی درباره محصول منتهی به خرید یا نفی برند ایجاد میکنند.
این چارچوب، تکامل ارزش ویژهی برند را به صورت فرآیند آموزش مصرف کننده ترسیم میکند: آگاهی مصرف کننده ها درباره برند منجر به رویکردی میشود که بر وفاداری نگرشی به برند تاثیرگذار است.
فرآیند ایجاد ارزش ویژهی برند، با افزایش آگاهی از برند شروع میشود. مصرف کننده ها ابتدا باید از برند آگاه باشند تا در ادامه، مجموعه ای از تداعی های برند داشته باشند.(آکر، 1991) آگاهی از برند بر تشکیل و قدرت تداعیهای برند، از جمله کیفیت ادراکی، تاثیرگذار است.(کلر، 1993) بنابراین آگاهی از برند به اندازهی تداعیهای برند و کیفیت ادراکی اهمیت دارد.
وقتی مصرف کننده ها به ادراک مثبت تر از برند میرسند، تداعی های برند و کیفیت ادراکی منجر به وفاداری برند میشوند. بنابراین، میزان زیاد کیفیت ادراکی و تداعیهای مثبت میتوانند وفاداری به برند را افزایش دهند.
فرضیه5. آگاهی از برند تاثیر مثبت بر کیفیت ادراکی دارد.
فرضیه6. آگاهی از برند تاثیر مثبت بر تداعیهای برند دارد.
فرضیه7. کیفیت ادراکی تاثیر مثبت بر وفاداری به برند دارد.
فرضیه8. تداعیهای برند تاثیر مثبت بر وفاداری به برند دارد.
نتیجهگیری
ارزش ویژهی برند شاخص اصلی برای موفقیت برند است. بنابراین شناخت عناصری که به تقویت ارزش ویژهی برند کمک میکنند یا از آن میکاهند اهمیت دارد. طبق تحقیقات انجام شده، در استراتژی های تبلیغات، کمیت میتواند در برابر کیفیت تبلیغات بی اثر باشد. بنابراین رویکردهای افراد درباره تبلیغات نقش اساسی و موثر بر کیفیت ادراکی، آگاهی از برند و تداعیهای برند دارد.
تاثیر ترفیع فروش بر ارزش ویژهی برند، مطابق با نوع ابزار ترفیعی استفاده شده متفاوت است. ترفیع پولی (یعنی تخفیف قیمت) تاثیر منفی بر کیفیت ادراکی دارد، در حالی که ترفیع غیر پولی (یعنی هدایا) تاثیر مثبت بر کیفیت ادراکی و تداعی های برند دارد.
علاوه بر این، آگاهی از برند تاثیر مثبت بر کیفیت ادراکی و تداعی های برند دارد، که در نتیجه بر وفاداری به برند نیز تاثیرگذار است.
همانطور که می دانید دنیای بازاریابی دیجیتال با سرعت بسیار زیادی در حال تغییر است. به همین خاطر باید شرکت های دیجیتال مارکتینگ و آژانس های دیجیتال مارکتینگ بتوانید خود را با پلتفرم ها، تاکتیک ها و استراتژی های جدید هماهنگ سازید. یکی از مواردی که به هنگام متمایز کردن برند از سایر رقبا بسیار مفید و کمک کننده خواهد بود، بررسی آمارهای موجود در این حوزه است.با این وجود، هنگامی که می خواهید آمارهای موجود را بررسی کنید باید در انتخاب منبع آن دقت لازم را داشته باشید. این آمارها می توانند در پیش بینی ترندها به ما کمک کنند و فرصت های موجود در بازار را شناسایی نمایند. در این مقاله قصد داریم آمارهای مربوط به اینستاگرام را برای برنامه ریزی استراتژی 2018 بیان کنیم.
1. حدود 70 درصد از هشتگ های اینستاگرام مربوط به برندهاست
تعامل برندها در اینستاگرام بسیار بیشتر از سایر کانال های اجتماعی است. برندها نیز این موضوع را پذیرفته اند و تصمیم گرفته اند هشتگ هایی را برای کمک به سازماندهی مکالمات خود به کار ببرند. زمانی که می خواهید استراتژی های سال 2018 را برنامه ریزی کنید این موضوع را مدنظر داشته باشید. داشتن هشتگ های مربوط و مختص به کمپین برای پیگیری عملکرد آن بسیار مفید خواهد بود.
2. حدود 71 درصد از کسب وکارهای مطرح موجود در جهان در سال 2017 از اینستاگرام استفاده می کنند
اشباع برندها در اینستاگرام به طور پایداری در حال افزایش است و همین امر باعث ایجاد رقابت در این حوزه می شود. زمانی که می خواهید محتوایی برای اینستاگرام خود تهیه کنید این موضوع را مدنظر داشته باشید. سعی کنید داستان خود را به شیوه قانع کننده و جذابی بیان کنید و نمایش بصری از منحصر به فرد بودن خود را در اختیار کاربران بگذارید.
3. حدود 80 درصد از کاربران حداقل یک کسب وکار را در اینستاگرام دنبال می کنند
این روزها برندهای بیشتری از اینستاگرام استفاده می کنند و کاربران نیز با آن ها در ارتباط هستند. به همین خاطر باید بدانید که اینستاگرام فرصت منحصر به فردی را برای نشان دادن برند فراهم آورده است.
4. انتظار می رود درآمد از تبلیغات موبایلی در سال 2017، در این شبکه اجتماعی به 4 میلیارد دلار برسد
کسب وکارهایی که تبلیغات را در اینستاگرام شروع نمی کنند فرصت های موجود را از دست می دهند. با افزایش رقابت، هزینه کلیک ها و تعامل نیز بیشتر می شود. توصیه می کنیم بودجه ای را برای تبلیغ در اینستاگرام اختصاص دهید. برای تبلیغات در اینستاگرام و تلگرام با مشاوران شرکت تبلیغاتی کیان راد در ارتباط باشید.
5. پست هایی که در آن موقعیت نیز بیان شده است 79 درصد نرخ تعامل بیشتری دریافت می کنند
دوست دارید در پست های اینستاگرامی خود تعامل بیشتری به دست آورید؟ موقعیت خود را تگ کنید. اینکار به کاربران کمک می کند پست شما را در نتایج جستجو بیابند و همین امر تعامل را بیشتر می کند.
6. حدود 70 درصد پست های اینستاگرامی دیده نمی شوند؟
ایا می دانستید که اکثریت قریب به اتفاق پست های اینستاگرامی اصلا دیده نمی شوند؟ سعی کنید برنامه و زمانبندی مناسبی برای انتشار پست های خود داشته باشید، از هشتگ های صحیح استفاده کنید، اکانت های مناسب را تگ کنید و از تگ موقعیت استفاده نمایید تا مطمئن شوید محتوای شما شانس بهتری برای دیده شدن خواهد داشت.
7. تصاویر اینستاگرامی 36 درصد تعامل بیشتری نسبت به ویدئوها ایجاد می کنند
اگرچه به نظر می رسد فایل های ویدئویی محبوبیت بیشتری در دنیای وب داشته باشند اما تصاویر در این شبکه اجتماعی تعامل و مشارکت بیشتری را ایجاد می کنند. این موضوع می تواند به خاطر مصرف داده ها یا مدت زمان توجه کاربر باشد. توصیه می کنیم در صورت امکان از هر دو مورد استفاده کنید.
8. حدود 65 درصد از پست هایی با عملکرد بالا در اینستاگرام، محصولی را برجسته می کنند
علی رغم تصور قدیمی که در مورد رسانه های اجتماعی وجود دارد و فروش را در این رسانه ها درست نمی داند، پست هایی که عملکرد خوبی در اینستاگرام داشته اند محصولی را در خود برجسته نموده اند. البته این موضوع بدین معنی نیست که اکانت خود را با پست هایی که در مورد محصولاتتان است پر کنید. این موضوع بدین معنی است که باید در کاربرد تصاویری که عملکرد محصولات را نشان می دهند هوشیار باشید.
9. تصاویری که دارای چهره هستند 38 درصد لایک بیشتری دریافت می کنند
کاربران دوست دارند چهره افراد را در پست های اینستاگرامی ببینند. تصاویری که بر روی افراد تمرکز می کنند تعامل و مشارکت بیشتری دریافت خواهند کرد. به همین خاطر باید محتوای خود را انسانی تر کنید.
10. محتوای تولید شده توسط کاربر، 4.5 درصد نرخ تبدیل بالاتری خواهد داشت
مطالعات انجام شده نشان می دهد استفاده از محتوای تولید شده توسط کاربر، تعامل و مشارکت را به طور کلی افزایش می دهد، هزینه به ازای هر کلیک را پایین تر می آورد و نرخ کلیک را برای تبلیغات پولی افزایش می دهد. اگر شاخص عملکرد کلیدی شما در جهت مناسبی حرکت کند، نرخ تبدیل نیز بهتر خواهد شد. از افراد بخواهید محتوایی را برایتان تولید کنند.
از آنجا که یکی از مهمترین رکن هر کسب و کار تبلیغات است و همچنین با گسترش فناوری در تمام زوایای زندگی فردی و شغلی افراد تبلیغات اینترنتی از اهمیت خاصی برخوردار است.
در ادامه می توانید با ۱۰ نوع تبلیغات اینترنتی آشنا شوید.
۱. تبلیغات بنری
یک بنر حاوی متنی کوتاه یا تصویری گرافیکی است که یک محصول یا سرویس را تبلیغ میکند. تبلیغات بنری جزئی از صفحهی وب است. این بنر، هایپرلینکی به وبسایت تبلیغکننده ارائه میکند که وقتی کاربر روی آن کلیک میکند اطلاعاتی فراهم میکند و در این میان مراجعهکننده را متقاعد میکند خریدی انجام بدهد.
۲. تبلیغات پاپ آپ
تبلیغات پاپ آپ در پنجرهی خودش ظاهر میشود، و هنگامی نمایش داده میشود که کاربر صفحهی وب را باز میکند یا میبندد. عموما، تبلیغات پاپ آپ بسیار آزاردهنده و اعصاب خردکن هستند. تنظیمات درونی مرورگرها این امکان را فراهم میکنند که تبلیغات پاپ آپ را بلاک کنید.
۳. تبلیغات بینابینی
وقتی کاربر بر یک لینک به صفحهای جدید کلیک میکند، تبلیغات بینابینی در پنجرهی مرورگر باز میشود. تبلیغ پیش از آنکه صفحهی مورد نظر بارگذاری شود به مدت چند لحظه نمایش داده میشود. بسیاری از تبلیغات بینابینی به صورت اتوماتیک بسته میشوند و فضا را برای باز شدن صفحهی مورد نظر در این پنجره فراهم میکند.
۴. کوپن
شرکتهای خاصی به اعضایشان کوپن تخفیف میدهند که میتوانند پرینت کنند و هم بهصورت آنلاین و هم آفلاین استفاده کنند. این کوپنها مشتریان را به پسانداز پول و لذت بردن از تخفیف در زمان خرید تشویق میکنند. وقتی یک مشتری بر یک کوپن خاص کلیک کند، برای بازاریاب آسان است تشخیص دهد مشتری به دنبال چه محصولی میگردد.
این کوپنها به بازاریابان اجازه میدهد رفتار مشتری را رصد کنند. از آنجاییکه کوپنهای آنلاین به پسانداز کردن پول کمک میکنند مردم به آنها علاقه دارند.
۵. برنامهی امتیازدهی
وقتی مشتریان بهصورت آنلاین محصولی خریداری میکنند، امتیاز بهدست میآورند. وقتی امتیازات تکمیل شدند، از آنها برای یک خرید در آینده استفاده میشود. ایدهای که در پشت این امتیازها وجود دارد این است که مشتریان را به خریدهای بزرگتر تشویق کنند تا امتیازهای بیشتری بگیرند و از مزایای آن بهره ببرند.
۶. پرداخت به ازای بازدید
شرکتها برای بازدید تبلیغاتشان به مشتریان پول میدهند.
۷. تبادل بنر
تبادل مستقیم لینک را بین وبسایتها شامل میشود. شرکت “الف” با نمایش بنر شرکت “ب” موافقت میکند، شرکت “ب” نیز در عوض با نمایش بنر شرکت “الف” بهشکل یک لینک، موافقت میکند.
۸. ردیابی
پاسخ بازدیدکنندهی تبلیغات یا ایمیل را میتوان با قرار دادن فایلهای کوچکی بهنام “کوکی” در رایانهی فرد بازدیدکننده ردیابی کرد. این کار به تبلیغکنندگان اجازه میدهد تا پیگیری کنند چه نوع مشتریانی به چه نوع تبلیغاتی پاسخ میدهند و بررسی کنند چه نوع پیشنهاداتی پاسخهای بهتری به همراه دارد.
۹. ایمیل
با استفاده از ایمیل میتوان با کمترین هزینه به مخاطبانی در سطح جهانی دست یافت. ایمیلهای اسپم (که درخواستی برای آنها نبودهاست) پاسخهای منفی به دنبال دارند ولی ایمیلهای درخواستشده مورد استقبال مشتریان قرار میگیرند. بازاریابی ایمیلی مزایای متعددی دارد ازجمله: دسترسی گسترده تر، مخاطبان تحصیلکرده و هدفمند، اهداف بینظیر، برندسازی قدرتمند رسانهای و فروش مستقیم.
۱۰. تبلیغات حاشیهای
تبلیغات حاشیهای تبلیغات باریک و بلندی هستند که در سمت چپ یا راست صفحات وب ظاهر میشوند.